از روز اولی که رفتم باشگاه ریحانه شمس ُ میدیدم ، ولی مطمئن نبودم که خودش باشه ، تا اینکه یه روز با مامانش که قبلا معلم بود اومد و مطمئن شدم که اشتباه نکردم، اون روز با خانم نورفرد صحبت کردم ، خیلی مهربونه و خونگرم بود ، وقتی فامیلیمو فهمید گفت احتمالا یکی از برادرانت شاگردم بوده ، از جاوید پرسیدم و گفت آره یکی از بهترین معلمام بود . چند جلسه گذشت تا اینکه امروزم با خود ریحانه حرف زدم ، صداش که تو بچگی خیلی نازک و جیغ جیغی بود کلفت و بزرگ شده بود.

.

خانواده تیبو: صد صفحه 


تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروش تعمیرات انواع فلزیاب طلایاب وگنج یاب 09196838262 همه چی موجوده ویت روید محیط ادب مشاوران فراساز ماندگار معرفی کالا فروشگاهی فروشگاه سایت بلاگ بیست وبگردی آسان نابکده